از جمله مسائلی که در حوزه مربوط به امور زنان، مورد توجه دین اسلام می باشد، مسئله «پوشش و حجاب بانوان» است. منادیان دفاع از حقوق زنان در جهان غرب، حجاب را شاخصی محدود کننده و موجب سلب حق آزادی زنان دانسته و با تفسیر نادرست از «آزادی زنان»، الزام و التزام به حفظ حجاب را، نوعی توهین به شرف انسانی زن به شمار آورده اند.

به تعبیر شهید مطهری، «بزرگترین تیشه ای که به ریشه اخلاق زده شده، به نام آزادی و از راه همین تفسیر غلطی است که از آزادی شده است».(1) متاسفانه در جامعه ما نیز افرادی هستند که تحت تاثیر فرهنگ مبتذل غرب، بی بند و باری، برهنگی و شهوت بارگی زنان غربی را آزادی می پندارند و عفاف اسلامی را مخالف آزادی زنان می انگارند.

اسلام به عنوان دین جامع، احکام و ارزشهایی را متناسب با بینش خود، بر رفتارها و آداب فردی و اجتماعی زنان، از جمله حجاب آنها حاکم کرده است. بنا به فرمایش استاد مطهری: «پوشش و حجاب زن در اسلام، این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد».(2) بنابراین مقصود از حجاب اسلامی، آن است که علاوه بر رعایت حدود شرعی پوشش در آن (تمام بدن به استثناء صورت و دو دست از مچ به پایین) با خودنمایی و جلب نظر نامحرمان همراه نباشد. مطابق این بیان، حجاب امری نیست که صرفاً به موضوع پوشش مرتبط باشد، بلکه امری رفتاری نیز هست. با روشن شدن مفهوم حجاب از دیدگاه اسلام، می توان گفت، بدحجاب یا بی حجاب کسی نیست که حد واجب حجاب شرعی را رعایت نمی کند، بلکه ممکن است کسی این حدود را کاملاً رعایت کند، ولی در عین حال وضع ظاهرش، نوع رفتارش با مردان، نوع سخن گفتنش، نوع راه رفتنش، حتی نوع نگاهش به افراد و اطرافش و در یک کلام نوع رفتار ارتباطی او در اجتماع، به گونه ای باشد که توجه نامحرمان را به خود جلب نماید.(3) بنابراین خودداری زنان، از تبرج، خودآرایی و جلوه گری در مواجهه با مردان نامحرم، از شاخصه های مهم حجاب اسلامی است؛ چنانکه خداوند می فرماید: «قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن لا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن ؛به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرج عورت های خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه پیداست آشکار نسازند و نیز دستور بده تا اطراف سرپوشهای خود را بر گریبان و سینه های خود انداخته، آن را بپوشانند.«(نور/31) در فراز انتهایی این آیه می فرماید:و لا یضربن بأرجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن؛ و مبادا پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود». زنان عرب معمولاً خلخال به پا می کردند و گاه برای آنکه بفهمانند که زینتی قیمتی به پا دارند، پای خود را محکم به زمین می کوبیدند. در این بخش از آیه، خداوند زنان را از این عمل، نهی می کند. مضمون این نهی را می توان توسعه داد و امروزه هر آنچه عرضه و خودنمایی زن در مقابل نامحرمان تلقی می شود، مانند استعمال عطرهای تند، آرایش چهره، پوشیدن لباسهای تنگ و کوتاه با رنگهای زننده و جذاب در محیط جامعه، ممنوع دانست.

از دیدگاه اسلامی زنان می توانند در صورت نیاز، با رعایت ارزشهای اسلامی و اخلاقی به عرصه های اجتماعی وارد شوند و هیچ منعی از آن نمی باشد و آنچه در عرصه فعالیتهای اجتماعی بانوان ممنوع شده، خودنمایی و بی مبالاتی در حفظ حجاب و رفتار است. خداوند متعال درباره هم صحبتی با مردان، خطاب به زنان می فرماید: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ پس به گونه ای هوس انگیز سخن مگویید که بیماردلان در شما طمع کنند.»(احزاب/32). این آیه نمی فرماید: با مردان یا در محل حضور ایشان هرگز صحبت نکنید، بلکه به این ارزش اخلاقی اشاره دارد که هنگام صحبت با نامحرمان عادی سخن گفته و با نرمی و عشوه گری سخن مگویید، تا مبادا آنان که مرضی در دل دارند به طمع افتند. همچنین با مخاطب قرار دادن زنان پیامبر می فرماید: «و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی؛ در خانه هایتان قرار وآرام گیرید (وبی حاجت و ضرورت از منزل بیرون نروید) و مانند دوره جاهلیت پیشین، خودآرایی مکنید.»(احزاب/33) پر واضح است که دستور و حکم این آیه، عمومیت دارد و ویژه زنان پیامبر نیست. این آیه نمی فرماید: هیچ گاه در اجتماع و محل حضور نامحرمان شرکت نکنید، بلکه می فرماید: اگر برای حضور شما زنان، در اجتماع وجه عقلایی وجود دارد، باید با رعایت عفت و بدور از خودآرایی وارد جامعه شوید.

از این رو، حفظ و رعایت حجاب نه تنها منافاتی با اصل آزادی زنان ندارد و مانع حضور آنها در اجتماع نمی باشد، بلکه موجب کرامت بیشتر آنها نیز هست، چراکه آنها را از تعرض افراد هرزه و فاقد اخلاق مصون می دارد. در مقابل، پوشش نامناسب، تبرج و خودآرایی در مقابل نامحرمان، علاوه بر سلب آزادی حقیقی و نقض آرامش روانی خود، موجب فساد محیط اجتماعی و اختلال در آرامش روانی دیگر افراد جامعه نیز می شود. به تعبیر شهید مطهری: «اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی را منافی حیثیت انسانی و اصل آزادی فرد نمی توان دانست».(4)
سیره حضرت زهرا و حضرت زینب(س) نیز گویای این واقعیت است که از نظر اسلام، در صورت ضرورت، حضور زن در اجتماع به شرط رعایت حجاب و پوشش اسلامی هیچ منعی ندارد. همانگونه که حضرت زهرا(س) در حمایت از مقام ولایت، با حضور در مسجد و در حضور جمع کثیری از مردان مهاجر و انصار، غاصبان خلافت را به محاکمه می کشاند و یا حضرت زینب(س) که با ایراد خطبه ها و سخنرانی ها به افشاگری جنایات حکومت ظالمانه یزید می پردازد.

پی نوشت:

1-  اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، ص 41

2- مسئله حجاب، ص79

3- صفار دستگردی، مهدی، بدحجابی در نگرش جامعه شناختی، فصلنامه کتاب زنان، شماره 22

4- مسئله حجاب، ص85